تنوع فعالیتها در سواحل از یکسو و تعارض میان بهرهبرداران و یا برنامههای بخشی از سوی دیگر، نظارت و مدیریت بهینه منابع در مناطق ساحلی کشور را الزام آور میسازد. نمونهای از مسایل مناطق ساحلی که نیازمند مدیریت مستمر و یکپارچه میباشد را میتوان در مواردی همچون مسایل محیط زیستی سواحل، جلوگیری از فشار بیش از ظرفیت انسانها بر مناطق ساحلی و جلوگیری از تخریب و آسیبهای احتمالی بر سواحل ذکر کرد. رفع یا کاهش این مشکلات، چالشی جدی فراروی استان های ساحلی و سیاستگذاران دولتی است که در صورت تداوم، آثار زیان بار آن، میتواند اثرات وخسارات جبران ناپذیری را به بار آورد. بنابراین سواحل را باید به گونهای مدیریت کرد که نه تنها امکان بهرهبرداری عقلایی از منابع و ظرفیتهای موجود در آن مهیا گردد، بلکه با اعمال الگوی نظارتی موثر، فشارهای وارده به سواحل کنترل شود و امکان بهرهبرداری مناسبتر از آن حاصل آید.
مدیریت ساحلی از آنرو یکپارچة نامیده شده که این مدیریت به وسیلة سازمانی مسئول و به صورت یکپارچه (و نه بخشی) و با توجه به ملاحظات حفاظت فیزیکی و اکولوژیک سواحل انجام میگیرد. ذکر این نکته ضروری است که مدیریت یکپارچه جایگزین فعالیت سازمانهای بخشی (وزارتخانهها و سازمانها) نمیشود، بلکه ضمن داشتن تکالیف خاص در پی کاهش تداخل، تزاحم و رفع تعارض و تضاد میان فعالیتهای آنها است.
اصول محوری در مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ایران عبارتند از: عدالت اجتماعی، مشارکت عمومی، انعطاف پذیری، جامعیت، شفافیت، بهپویی و یکپارچگی. چشم انداز مدیریت سواحل کشور، تحقق اهداف حفاظت، پایداری و مدیریت یکپارچه در چارچوب نهادی موثر در کشور خواهد بود که ضمن توجه به اقتصاد توسعه نواحی ساحلی، ساز و کارهای لازم جهت حفاظت از ارزشهای زیست محیطی و امنیت ملی و منطقهای را در راستای بهرهبرداری پایدار از سواحل کشور فراهم می آورد. رویکرد طرح ICZM ایران، از یک طرف مسئلهگرا یعنی حل کردن یک مسئله مشخص و بر طرف کردن معضلات و تضادهای موجود و از طرف دیگر هدفگرا و به دنبال اهداف متناسب با توسعه و تاکید بر استفاده پایدار از منابع و حفظ ارزشهای محیط زیستی است.
تعریف مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی (ICZM) در ایران
مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی ایران بر پایه الزامات ملی و منطقهای کشور فرآیندی تکاملی، پویا و یکپارچه است که تلاش دارد با توجه به ظرفیتهای اکولوژیک سواحل و نیازهای بلندمدت توسعهای، منافع متضاد بخشهای مختلف در سواحل را سازگار نموده و از طریق کاهش تعارضات مابین بهرهبرداران دولتی و خصوصی، شرایط حفظ منابع موجود در سواحل کشور را در راستای توسعه پایدار فراهم نماید. بر این اساس، حفاظت و توسعه مناطق ساحلی کشور با برنامه مدیریت یکپارچه سواحل کشور، سه رویکرد اساسی را شامل میشود که در تولید برنامه یکپارچه بهرهبرداری از سواحل توجه به آن الزام آور میباشد:
اول رویکرد حفاظت محور، به معنای صیانت از محیط زیست مناطق ساحلی و توجه به اصل بهرهبرداری پایدار از منابع است، که سهم نسلهای آینده را از مواهب طبیعی این مناطق در پرتو مدیریت یکپارچه تضمین نماید.
دوم رویکرد توسعه محور، که توجه به مقوله رشد اقتصادی- اجتماعی مناطق ساحلی کشور را در فرایند اعمال برنامه ضروری میسازد. در این رویکرد بهرهبرداری عقلایی با هدف تقویت ظرفیتهای توسعهای مناطق ساحلی، به همراه بهرهمندی عموم مردم از این منابع، شرط اساسی تلقی میشود که موجب افزایش پایداری طبیعی و استفاده از ظرفیت توسعهای سواحل در چرخه توسعه ملی خواهد شد.
سوم رویکرد یکپارچه گرا در برنامهها و اعمال سیاستها، که بر همکاری مستمر و تعاملی بخشهای بهره بردار و ناظر از سواحل کشور تاکید دارد. در این رویکرد استفاده از توانهای مشارکتی اجتماع محلی در تبیین برنامهها و مشارکت آگاهانه و فعالانه آنها در اجرای برنامهها، شرطی اساسی تلقی میشود. همچنین در این رویکرد تأکید بر این است که با برقراری یک استراتژی واحد، منسجم و فرابخشی در مناطق ساحلی کشور، ضمن کاهش تضاد موجود (یا آتی) بین فعالیتهای کاربران مختلف، حداکثر برداشت پایدار و توازن در بهرهبرداری از این منابع، با هماهنگی و همکاری سازمانهای دولتی، غیردولتی و اجتماعات محلی در سطوح ملی، منطقهای و محلی هماهنگی شود.